موزه مقدم؛ جایی که می شود توی آن خیال پردازی کرد…
با همه وجود، دکوراسیون خانه های ایران قدیمم آرزوست، حالا خانه مقدم هم نشد، یک جای دیگر…
گاهی خیال پردازی می کنم از بازی دخترکم در حیاط این خانه های آب و باغچه دار…
بدون اشراف
بدون طبقه و پله فرار
بدون در ضد حریق
بدون پنجره های دوجداره
بدون حتی غم و اندوه و تنهایی…
گاهی که سخت خسته و خاکستریم ، خیال بافی می کنم از زندگی در خانه های مادربزرگی (+) که انگار هزار سال پیش بود و با رفتن مادربزرگم، دیگر هرگز رویای فرو بردن دست هایم در آب حوض، به واقعیت نمی پیوندد…
بهشت باید جایی شبیه اینجا باشد…